وقتی پای خشم، وسط میآید
نگار فیض آبادی، در این بخش ضمن مصاحبه با دو نوجوان عزیز به موضوع خشم و پرخاشگری در میان نوجوانان و راهکارهای کنترل آن پرداخته است. با هم این بخش را می خوانیم.
آیا زیاد از کوره درمیروید؟ اگر کسی از دستتان عصبانی باشد، به روی خودتان نمیآورید یا هر چیز که به ذهنتان برسد بارش میکنید؟ اگر یک نفر به ناحق، شما را کتک بزند، فقط نگاهش میکنید یا...؟ جوابها را از زبان نوجوانهایی بشنوید که با آنها دربارهی «خشم» گفتوگو کردهایم.
میثم صادقی، پانزده ساله، ساکن تهران
- وقتی عصبانی بشی چکار میکنی؟
+ «اگه جلوی خونوادم باشم میرم تو اتاقم و سکوت میکنم؛ ولی بیرون باشم، دستوبالم بازتره؛ البتّه بستگی به طرف مقابلم داره که کی باشه. اگه حق با من باشه، رابطهام رو با طرف قطع میکنم. اگه بازم پیش بیاد، یه دعوای سخت باهاش انجام میدم؛ مثلاً ممکنه بزنمش.»
- میثم! فکر کن خیلی عصبانی بشی، بعدش چی میشه؟
+ «اگه خیلی رو اعصابم راه بره یا میذارم میرم یا همون موقع دست به کتک میزنم.»
- قبل از رفتنت یا کتک زدن، چی میگی؟
+ «اگه ازش آتو داشته باشم، با همون آتوها تهدیدش میکنم.»
- حالا اگه یه نفری با داد و عصبانیّت بهت بگه این چه کاری بود کردی، ازت دلخورم، اون لحظه چه واکنشی نشون میدی؟
+ «اگه اون طرف، واسم دوست مهمّی باشه که بخوام رابطهام رو باهاش نگه دارم، سعی میکنم هرطور شده از دلش دربیارم و قانعش کنم.
- مثلاً چجوری؟
+ «بهش میگم واسه کارم دلیل داشتم؛ اما یه وقتی بذاریم که برات توضیح بدم و از دلت دربیارم. وقتی عصبانیّتش بخوابه، میرم باهاش حرف میزنم.»
- اگه بازم آروم نشد چی؟
+ «باهاش شوخی میکنم؛ مثلاً با توجّه به شناختی که دارم و میدونم از چه جملههایی خندهاش میگیره، استفاده میکنم تا وقتی عصبانیّتش بخوابه.»
- دیگه چکار میکنی؟
+ «بهش پیام میدم، زنگ میزنم عذرخواهی میکنم و یه توضیح مختصر راجع به کارم بهش میدم.»
- اگه رفیقت تو اوج عصبانیّت بهت بگه میثم تو منو درک نمیکنی، چی میگی؟
+ «بهش میگم برای خودمم همچین اتّفاقی افتاده، من میتونم تو رو درک کنم.»
- اگه به پست یه آدمی بخوری که داره حقّت رو میخوره و بااینحال، دادوهوارم میکنه یا به ناحق میزنه تو گوشِت، اون لحظه چه برخوردی داری؟
+ «بستگی داره. اگه زورم بهش نرسه و از روی قیافهاش تشخیص بدم ممکنه کار خطرناکی انجام بده، یا میذارم میرم یا یه جملهی سنگینی (نه فحش یا حرف زشت)، بارش میکنم؛ مثلاً بهش کنایه میزنم یا میگم اون دنیا پدرتو درمیارن. اگه زورم بهش برسه یکی میزنم تو گوشش و درمیرم.»
- نظرت درباره خشم؟
+ «چیز خوبی نیست. خودم زیاد از کوره درمیرم.»
یلدا پورمحمدی، سیزده ساله، ساکن تهران
- آخرین بار که عصبانی شدی، چه واکنشی نشون دادی؟
+ «با دوستم دعوام شده بود، توی دلم بهش چند تا فحش گفتم، آروم شدم و باهاش خداحافظی کردم.»
- اگه خیلی از دوستت عصبانی بشی چی؟
+ «بهش آروم میگم حرفت منطقی نیست.»
- حالا اگه دوستت عصبانی بشه، تو چه برخوردی داری؟
+ «سعی میکنم آرومش کنم. اگه آروم نشد بهش میگم تو الان عصبی هستی بعداً تو یه فرصت مناسب با هم حرف میزنیم.»
- اهل داد زدن هم هستی، مخصوصاً وقتی کسی داره بهت یه آسیبی میزنه؟»
+ «آره خب، اگه لازم باشه دادم میزنم. آدم، ببو که نیست!»
-نظرت راجع به خشم؟
+ «خشم، بده، مخصوصاً اگه زیاد باشه.»
-نظرت راجع به خشم؟
+ «خشم، بده، مخصوصاً اگه زیاد باشه.»
- معمولاً عصبانیّتهات رو زیاد تو خودت میریزی؟
+ «آره! اگه خیلی عصبانی بشم با یکی درددل میکنم.»
خشم، یک هیجان طبیعی و بهدردبخور
شاید خیلی از شما از «خشم»، بترسید و بگویید اصلاً خوب نیست؛ اما اگر خشم نبود، قطعاً ما هم زنده نمیماندیم. خشم، یک هیجان «طبیعی» است که کمک میکند از خودمان محافظت کنیم. این «پرخاشگری» است که روابط آدمها را به هم میریزد. پرخاشگری یعنی وقتیکه به خاطر احساس خشمتان، به دیگران (بهصورت کلامی یا فیزیکی) صدمه بزنید. در یککلام: خشم یک هیجان درونی است که کسی آن را مشاهده نمیکند؛ اما پرخاشگری و عصبانیّت در رفتار آدمها معلوم میشود و دیگران هم آن را میبینند.
با خشم دیگران چگونه برخورد کنیم؟
وقتی با انفجار خشم دیگران روبهرو هستید، بهتر است اوّل مطمئن شوید خودتان چقدر میتوانید آرامشتان را حفظ کنید. اگر احتمال میدهید ممکن است شما هم حسابی در دام عصبانی شدن بیفتید، بهتر است حلّ اختلاف را به زمان دیگری موکول کنید. ترفند «شوخی» هم میتواند مفید باشد؛ البتّه بستگی دارد. بعضی وقتها شوخی درست، میتواند مثل آبی باشد که روی آتش میریزید؛ اما اگر شوخی نامناسب و نابجایی داشته باشید، ممکن است طرف مقابلتان، بیشتر عصبانی شود و ماجرا خرابتر هم بشود.
تکنیک همدلی به کمکتان میآید
اگر شخص عصبانی ببیند شما اصلاً به روی خودتان نمیآورید، عصبانیتر میشود؛ امّا تکنیک «همدلی» به شما کمک میکند تا ماجرا را از زاویهی دید کسی ببینید که خشمگین است؛ یعنی خودتان را بگذارید جای او. گفتن جملههایی مثل: «میتونم درک کنم که عصبانی هستی» و «متوجّه هستم که چقدر از اتّفاقی که افتاده ناراحت و عصبانی شدی» برای فرد عصبانی، مرهم خوبی است تا آرام شود؛ چون دیگر مجبور نیست برای اینکه به شما ثابت کند چقدر عصبانی است، داد بزند و... .
پرچم صلح را بالا بیاورید
گاه لازم است شما پرچم صلح را بالا بیاورید. اگر واقعاً حق با طرف مقابل است یک عذرخواهی صادقانه میتواند آرامبخش خوبی باشد.
بیا با هم مذاکره کنیم
کنایه زدن، داد زدن، متلک گفتن، خراب کردن وسایل، پرتاب کردن اشیا، ناسزا گفتن و... جزو رفتارهای پرخاشگرانه هستند. اگر با کسی روبهرو شدید که خیلی عصبانی است، میتوانید دربارهی حسّ خودتان هم با او صحبت کنید؛ مثلاً بگویید: «از اینکه این همه داد میزنی، ناراحت میشم» یا «تو این فضا متوجّه حرفت نمیشم». درعینحال، یک وقت مذاکره (گفتوگو) تعیین کنید تا سر فرصت با هم حرف بزنید و دربارهی سهم هرکدامتان در اتّفاقی که افتاده، با هم گپ بزنید.
اگر حق با من باشد چکار کنم؟
شاید بعضی از آدمها را دیده باشید که میگویند «همهاش میریزم تو خودم». اگر جایی حق با شماست، نیازی نیست حتماً سکوت کنید. میتوانید از مهارت «جرئتمندی» کمک بگیرید؛ یعنی با جملههای شفّاف، مستقیم و محترمانه، از حقّتان دفاع کنید؛ مثلاً بهجای اینکه بگویید: «تو آدم بدقولی هستی و کلافهام میکنی»، بگویید: «من از اینکه دیر میرسی و کلّی منتظرت میمونم عصبانی میشم. انتظار دارم سر موقع بیایی». اینطور مواقع بهتر است رفتار آدمها را از شخصیّتشان جدا کنید. عبارت «تو خیلی خودخواهی»، کلّ شخصیّت فرد را زیر سؤال میبرد؛ درحالیکه لازم است فقط از رفتاری که شما را آزرده کرده، اسم ببرید. افرادی که مهارت جرئتورزی را بلد هستند، نه حقّ کسی را میخورند و نه اجازه میدهند کسی حقّشان را بخورد؛ یعنی نه مثل آدمهای «منفعل» هستند که همهچیز را درون خودشان میریزند و نه مثل آدمهای پرخاشگر، که کاسه و کوزهها را سر دیگران میشکنند!
خشممان را چگونه تنظیم کنیم؟
اگر خیلی زود از کوره دربروید، رابطهیتان با دیگران به هم میریزد. پس تندتند عصبانی شدن، نه به نفع شماست نه طرف مقابل. سکوت کردن هم خیلی وقتها به ضررتان تمام میشود. پس بالاخره باید چکار کرد؟ چه زمانی که یک نفر دیگر عصبانی است و چه وقتی خودتان جوش آوردهاید، لازم است تمام راهها را بشناسید. آدمهای سالم، فقط از یک روش استفاده نمیکنند. آنها معمولاً قاطع هستند و با جرئت و احترام، حرفشان را میزنند. ممکن است در برخورد با یک رانندهی بیملاحظه، صدایشان را بالا ببرند یا حتّی یکوقتهایی کوتاه بیایند و سکوت کنند. نکتهی مهم این است که باید خوشسلیقه باشید و درست تشخیص بدهید چه زمانی و چقدر لازم است داد بزنید، کِی و تا چه حد سکوت کنید و چه زمانی حرفتان را رک و راست بگویید. کسی که رفتار پختهای داشته باشد، «همیشه» از یک روش استفاده نمیکند. همیشه قهر کردن، همیشه داد زدن و... آن هم با شدّت زیاد، تأثیر منفی زیادی دارد که میتوانید آنها را در یک بازی گروهی، بنویسید.
جرئتمندی، ذاتی است یا آموختنی؟
جرئتمندی، یک «مهارت» است و میشود آن را یاد گرفت. میتوانید از امروز، برای جرئتمندشدن، تمرین کنید تا ماهر بشوید و به ارتباطها و حسّوحالتان، رنگوبوی دیگری بدهید.
منبع: مجله باران
منبع: مجله باران
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}